دیالکتیک

تو مراقب آخرت خود باش دنیا ذلیلانه پیش تو می آید .

تو مراقب آخرت خود باش دنیا ذلیلانه پیش تو می آید .


مترجم سایت


 

همان طور که در چند روز گذشته از رسانه های غیر رسمی و گاهاً رسمی شنیدید . افراد و گروههایی در راستای رسیدن به عدالت ، با شعار های ظلم ستیزانه در شهر های مختلف کشور اقدام به رفتار هایی بر علیه حکومت و ساختار های حکومتی نمودند . در نگاه اول به نظر هر انسان آزاده و حق طلبی وضعیت اقتصادی و معیشت مردم در کشور در شرایط سختی قرار دارد و جریان یافتن چنین حرکت های عدالت خواهانه و ظلم ستیزانه ای در این برهه که مدام از رسانه ها اخبار اختلاس و حیف و میل شدن بیت المال توسط افرادی وابسته به قدرت و نظام به گوش می رسد ، امری طبیعی است .

 

 

 

این چنین تحلیلی از اوضاع مبنای خطی است که رسانه های خارجی از BBC گرفته تا VOA و سایر رسانه های مربوط به جناح ها و گروههای معارض با جمهوری اسلامی نظیر سلطنت طلب ها و ملی گرایان و به ویژه نیروهای اپوزیسیون جعلی و واقعی ، آن را دنبال می کنند تا به قول خودشان با این کار جریانات و گروههای اجتماعی را بر علیه حکومت شورانده و به اهداف خود برسند. البته تا به امروز یعنی زمان نگارش این متن رسانه BBC مسائل مربوط به این حوادث را با کمی مراعات و صد البته با شوک و بهت انعکاس می دهد و اینگونه وانمود می کند که انگار هنوز باکینگهام نشینان نتوانسته اند تحلیلی از این اوضاع داشته باشد و کماکان دارند آن را رصد می کنند !!! .

رسانه های خارجی


برخلاف BBC شبکه VOA از همان ابتدای انعکاس خبر آشوب های خیابانی در چند شهر ایران بر این موج سوار شده و با استناد به تحلیل های اقتصادی و اجتماعی و صد البته حقوق بشری تلاش دارد که در این عرصه یکه تازی کند و به قول معروف دایه مهربان تر از مادر شده و دلش به حال مردم ایران سوخته است . خوشحالی و سرور مجریان و کارشناسان این شبکه از سقوط عنقریب نظام ایران را به خوبی میتوان از گزارش ها و تحلیل هایی که ارائه می دهند دید .



بر خلاف نظر اکثر گروهها و جریانهای داخلی و خارجی ، بنده این حرکت ها را سازماندهی شده و مدیریت شده قلمداد می کنم و معتقدم که چنین آشوب های خیابانی آن هم به این شدت و وسعت در شرایط کنونی کمی غیر واقعی به نظر میرسد . البته بر این عقیده نیز نیستم که در ایران مشکل نداریم و یا اینکه مشکلات اجتماعی و اقتصادی ایران پتانسیل آشوب ندارند . بلکه حتی معتقدم پتانسیل آشوب خیلی بیشتر از این نمایش های خیابانی است اگر واقعی و برآمده از متن جامعه باشد نه حرکتی مدیریت شده که در فضای گلخانه ای شکل گرفته باشد . من با توجه به رصد وضعیت کشور حدس میزدم که چنین اتفاقاتی راه بیافتد ولی نه به این زودی ، حدسم برپایی آن در سال 1398 بود نه در این سال . نمی دانم چه چیزی آن را جلو انداخته شاید زلزله کرمانشاه آن را باعث آن شده باشد یا شاید طرح دیگری در پس ماجرا باشد که از آن بی اطلاعیم . البته از حدود شش ماه پیش یه سری رفتارها و کد دادن ها از سوی مسئولین و عناصر من را به فکر عنقریب بودن این حوادث انداخت ولی باز هم احتمال ایجاد آن در سال 1396 را نمی دادم . حال میخواهم به دلایلی که ابهام مرا به غیرواقعی بودن این تظاهرات ها و آشوب ها تقویت می کند بپردازم ؛ نا گفته نماند که بنده هیچ موقع حضور چند هزار نفری مردم در خیابان ها را که شعار هایی تند بر علیه حکومت می دادند را مدیریت شده قلمداد نمی کنم ، زیرا اساسا مدیریت چنین جمعیت عظیمی کار بسیار دشوار و غیرممکنی است . بلکه بنده فضای شکل گیری این تظاهرات و هسته های اولیه یا به قول معروف کاتالیزور این جریان ها را مدیریت شده می دانم . همان کاتالیزوری که باعث شد مردم به خیابان ها بیایند. به طور مشخص اگر بخواهم بگویم فضای یک سال اخیر رسانه ای و تبلیغاتی و همچنین حرکت های اولیه روز پنج شنبه و جمعه را که باعث خیزش مردم گردید مدیریت شده می دانم. و در روزهای بعد نیز در بطن تظاهرات مردم باز هم حرکت های مدیریت شده وجود داشت که به نسبت سه روز اول بسیار کمتر بود . 



دلایلی که برای غیرواقعی بودن و ابهام انگیز بودن این اغتشاشات و تظاهرات می توان مطرح کرد به شرح ذیل است :
دلیل اول : این حوادث به صورت کاملا غیر منتظره و به یکباره در یک وسعت عظیم که بیش از  70 شهر بزرگ در اقصی نقاط  کشور را شامل میشد به وقوع پیوست . که این امر با توجه به عدم وجود ساختار حزبی در کشور و نبود تشکیلات منسجم برای مدیریت گروهها بسیار بعید و غیر واقعی می نماید. البته عده ای این رفتار ها را با استفاده از تلگرام توجیه می کردند ! ولی باید این نکته را در نظر گرفت که مدیریت چنین حرکتی با این وسعت نیاز به یک تیم مدیریتی قوی دارد و از سوی دیگر نیاز به تشکیلات و هماهنگی های بسیار دارد . و صرفا نمی توان با یک نرم افزار پیام رسان و یا کانال تلگرامی مردم را این چنین سازماندهی کرد که در زمان و مکانی خاص حرکتی را انجام دهند که ممکن است این حرکت به دستگیری و حتی مرگ آنها ختم شود با توجه به روحیه احتیاط آمیزی که از جامعه و مردم ایران سراغ داریم بعید است که صرفا با یک کانال تلگرامی بتوان چنین جمعیتی را تا پای مرگ به خیابان ها کشاند .اگر فرض کنیم یک گروه یا جریانی قصد اقدام بر علیه نظام را میداشت مطمعنا می توانست به جای سازماندهی این چنین جمعیتی در چنین وسعتی که معادل 17 کشور اروپایی است ، به گونه ای برنامه ریزی کند که خیلی راحتر ، کم هزینه تر و با شدت تاثیر گذاری بیشتر بتواند به اهدافش دست یابد . نه با چنین حرکتی که از همان ابتدا معلوم بود که محکوم به شکست است .



دلیل دوم : این تظاهرات که بهتر است اسم آن را اغتشاشات خیابانی بنامیم ، از همان ابتدا با خشونت شدید و تخریب اموال عمومی همراه بود . در صورتی که قبل از این در جهان کم سابقه بوده که یک حرکت اعتراضی بر علیه نظام حاکم از همان ابتدا خشونت عریان را به نمایش بگذارد. زیرا که اگر منطقی نیز به قضایا نگاه کنیم می بینیم که چنین اقدامی (اقدامات تخریب گرایانه) دست حکومت ها را برای سرکوب جنبش یا حرکت اعتراضی باز می کند و به حکومت این بهانه را می دهد که به دلیل حفظ امنیت عمومی و رفاه حال مردم با اغتشاشگران برخورد سختی کند . در این صورت اینگونه به ذهن می رسد که هدف این جنبش و تظاهرات فراخوانی حکومت به سرکوب آن بوده است نه رسیدن به آرمانهایش !!! .


دلیل سوم : شعارهایی که در این اغتشاشات مطرح می شد شعارهایی بود که اساساً ساختارهای کلیدی نظام و حاکمیت را نشانه رفته بود که مطمعنا هیچ دولت و حکومتی در جهان شعارهای بنیان برانداز را بر نمی تابد . این چنین شعارهایی از همان روز آغاز اغتشاشات مطرح شده بودند !!! . خب اگر جنبش یا حرکتی بخواهد به آرمان ها و اهدافش دست یابد سعی می کند تا حد امکان برای تداوم یافتن و جذب و همراهی بیشتر مردم شعارهایی را به کار ببرد که خواسته های عمومی را مد نظر قرار دهند یا تا حد امکان از شعارهایی که ایجاد دودستگی و تفرقه می کنند پرهیز می کنند ولی متاسفانه در این تظاهرات از همان ابتدا مبنا و شالوده شعارها ایجاد دو دستگی و تفرقه بوده نه رسیدن به آرمان ها و اهدافی مثل مبارزه با  گرانی ، فقر ، تبعیض و بی عدالتی و ... . بنابراین اینگونه به ذهن می رسد که هدف این جنبش تداوم نبوده بلکه سعی داشته تا جای امکان زمینه سرکوب شدنش توسط حکومت و یا مقابله با آن توسط گروههایی خاص از جامعه هر چه زودتر فراهم گردد که این نیز خود دلیلی بر ابهام انگیز بودن رفتار تظاهرات کنندگان است . نا گفته نماند که در بین شعارهایی که از سوی تظاهرات کنندگان مطرح می شد ، شعارهای اقتصادی و اجتماعی بسیاری نیز وجود داشت که بنده معتقدم این شعارها از سوی جمعیتی مطرح می شد که غیر سازماندهی شده و به قول معروف تظاهرات کنندگان واقعی بودند . ولی غالب شعارها و رفتارهایی که از سوی هسته های اصلی این تظاهرات ها مطرح میشد که عموما لیدر داشتند ! و از دستورات لیدر پشتیبانی می کردند ! معطوف به ساختارهای کلیدی نظام بود .




دلیل چهارم : زمان وقوع این اغتشاشات یا حرکت اعتراضی در برهه ای به وقوع پیوسته که کشور از لحاظ تهدید منطقه ای و بین المللی دغدغه ای نداشته است . از لحاظ منطقه ای به نسبت شش سال اخیر در بهترین حالت خود در منطقه قرار داشته است به عنوان نمونه در حدود دو ماه قبل از شروع اغتشاشات داعش نابود شده بود و عملا  اثری از خلافت اسلامی در زمین وجود نداشته ، و ایران و سرداران سپاه به عنوان فاتحان نبرد با داعش جشن پیروزی برگزار کرده بودند . در یمن که وضعیت همچون دو سال قبل در وضعیت یکسانی به سود ایران و نیروهای طرفدار آن قرار داشته . درعراق وضعیت گروه حشد الشعبی و نیروهای طرفدار ایران بسیار بهبود یافته  و در سوریه نیز اوضاع به نفع بشار اسد است . از لحاظ بین المللی  نیز پس از برجام رابطه ایران با اروپا بسیار بهبود یافته و نسبت به شش سال قبل در یک وضعیت ایده آل قرار داشته است . رابطه ایران با روسیه و چین و حتی هند نیز در وضعیت بسیارخوبی قرار دارد . و فقط در این زمان تنها دغدغه ایران در محیط بین الملل رفتارهای دولت ترامپ و آمریکا است که خود مسئولین جمهوری اسلامی ایران نیز به این دشمنی با آمریکا افتخار می کنند . بنا براین اگر منطقی نگاه کنیم همه شرایط برای پرداختن به یک حادثه در فضای داخلی ایران مناسب بوده و اگر قرار باشد حکومتی انتخاب کند که چه موقع شورش داخلی در آن کشور رخ دهد مطمعناً چنین برهه ای را انتخاب خواهد کرد . و این نیز بر ابهام این تظاهرات می افزاید .



دلیل پنجم : افزایش نقطه جوش جامعه و یا به عبارتی بهانه دادن به جامعه برای ایجاد شورش ، توسط حکومت بوده است . در طول یک سال اخیر حکومت سعی کرده با رفتارهای خود به نوعی ضعف های خود را به عرصه اجتماع بکشاند ، قضیه فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی ، قضیه پلاسکو ، قضیه حمله تروریستی به مجلس ،  قضیه ورشکستگی موسسات مالی ، اختلاس ها ، و همچنین مشکلات و تسویه حساب های سیاسی درون حکومتی سوالات و ابهامات و نارضایتی های جامعه را به نحو قابل توجهی در طول یک سال اخیر افزایش داده بود . و جالب اینجاست که حکومت هم خیلی راحت این ابهامات را از رسانه های خود مطرح می کرد در صورتی که خود حکومت به روشنی می دانست این ابهامات به افزایش نارضایتی ها منجر خواهد شد و در فضای سخت اقتصادی این نارضایتی ها ابعاد پیچیده ای به خود خواهد گرفت . ولی حکومت عامدانه بر طبل این رسوایی ها روز به روز محکم تر می کوبید و این باور را در جامعه تقویت می کرد که از کنترل اوضاع ناتوان است . در صورتی که ما به خوبی می دانیم که سازماندهی انتخابات سال 1396 بسیار پیچیده تر از مدیریت اخبار این حوادث و جریانات بوده است . و حکومتی که به آسانی آن انتخابات را مدیریت کرد خیلی راحتر می توانست به مدیریت اخبار حوادث کشور بپردازد یا حداقل نقش خود را در آنها کمرنگ جلوه دهد ولی عملا حکومت در مواقعی با سکوت خودش و در مواقعی دیگر نیز با موضع گیری های اشتباه سعی کرد تمام ضعف ها را با افتخار به نام خود ثبت کند که این رفتار در طول عمر 39 ساله نظام جمهوری اسلامی ایران بی سابقه بوده است .



در مباحث بالا به پنج ابهام موجود در شکل گیری اغتشاشان و تظاهرات سال 1396 پرداختیم در ادامه قصد داریم به دلایل عینی و مصداقی تقویت کننده عوامل بالا اشاره کنیم .