دیالکتیک

تو مراقب آخرت خود باش دنیا ذلیلانه پیش تو می آید .

تو مراقب آخرت خود باش دنیا ذلیلانه پیش تو می آید .


مترجم سایت


۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

در بخش اول بررسی حوادث و اغتشاشات سال 1396 به یک سری ابهامات در شکل گیری این حوادث و جریانات برخوردیم که طبیعی بودن و برآمدن این جریانات از متن جامعه را ابهام انگیز می نمود .  حال می خواهیم به دلایلی که به افزایش ابهامات در این خصوص دامن می زند بپردازیم . حوادث و اتفاقات اجتماعی در یک بستر مشخص و در طول زمان شکل می گیرد اگر انقلابی به یکباره و یک شبه روی دهد باید با دیده تردید به آن نگریست .

ما در بررسی حوادث دی ماه 1396 به بررسی چهار دسته از عوامل پرداختیم که  هر کدام از آنها به نوبه خود با ایجاد نارضایتی و نافرمانی مدنی که موتور محرک حوادث دی ماه سال 1396 بود  مرتبط می باشند این عوامل عبارتند از ، 1-رفتار نظام و مسئولین آن ، 2-رفتار رسانه های خارجی ، 3-رفتار افراد ذی نفوذ . در این مبحث به بررسی رفتار نظام و مسئولینش که به تشدید نارضایتی ها و ایجاد نافرمانی مدنی در جامعه دامن زد می پردازیم :

عامل اول : رفتار نظام و مسئولین آن در جهت ایجاد نارضایتی  و نافرمانی مدنی در جامعه !

با بررسی عملکرد نظام در طول دو سال گذشته می بینیم که ایجاد نارضایتی در جامعه توسط حکومت در چند حوزه برجسته بوده که عبارتند از :

الف : ناتوانی حکومت در مدیریت درست سرمایه مردم و همچنین حیف و میل شدن سرمایه مردم در برخی از موسسات مالی و اعتباری که حتی مجوز بانک مرکزی را داشتند . این به باد رفتن سرمایه مردم با توجه به تعداد شعبات این موسسات و مخاطبین آنها باعث ایجاد یک جو نارضایتی از حکومت در ابعاد و گستره بسیار وسیع گردید . گستره ای که تمام شهرستان های کشور را در بر می گرفت و ابعادی که تقریبا تمام طبقات اجتماعی را شامل می شد . اگر آمریکا ، اسرائیل ،  عربستان و تمام متحدان آنها در دو سال گذشته به طور شبانه روزی هم تلاش می کردند نمی توانستند چنین جو نارضایتی از حکومت ایران را به این وسعت در میان همه طبقات اجتماعی جامعه ایران شکل دهند . ولی دیدیم که ساختارهای برآمده از متن حکومت چنین کار بزرگی را در عرض کمتر از چند ماه انجام دادند ! نکته جالب پاسخ مسئولان حکومت به مردم در قبال بر باد رفتن سرمایه آنها در این موسسات بود که گفتند مدیران این موسسات پول مردم را در امور خرید زمین و ملک سرمایه گذاری کردند و زمین ها و املاک مورد نظر به فروش نرفت در نتیجه پول مردم بر باد رفت . این پاسخ مسئولین شاید برای شهروند اروپایی که قیمت ملک تقریبا در یک ثبات نسبی قرار دارد قابل باور باشد ولی ما در ایران هستیم و خوب می دانیم در این چند سال اخیر قیمت زمین به اندازه ای بالا رفته که اگر زمین خریداری شده در سال 1390 را امروز به نصف قیمت بازار هم بفروشی باز هم حداقل دو برابر سرمایه سال 1390 به جیب فروشنده باز می گردد . حال این موسسات چگونه زمین خریده اند که بعد از شش سال هنوز اصل پول مردم را هم ندارند که بدهند ؟!

متاسفانه عدم مدیریت درست این جریانات باعث به وجود آمدن اعتراضات وتجمعات در مقابل این موسسات و تخریب اموال آنان منجر گردید . نا گفته نماند که هسته اولیه آشوب های خیابانی چند هفته اخیر از مشهد و به وسیله سهامداران پدیده آغاز شد ، پدیده نمونه بارز یک عدم مدیریت درست سرمایه مردم است. حال سوالی که مطرح می شود این است که چرا  حکومت با وجود داشتن توانایی ، اقدامی در جهت مدیریت این اعتراضات و کاهش خشم مالباختگان این موسسات انجام نداد ؟!  زیرا به خوبی می دانیم با قدرت و سرمایه ای که جمهوری اسلامی دارد به بهترین شیوه ممکن می توانست این قضایای موسسات مالی و سهامداران پدیده را ساماندهی کند، به گونه ای که حتی آب در دل سپرده گذاران و سهامدارن آن تکان نخورد .

 

ب : نمایش بروز فساد در حکومت و انعکاس آن توسط افراد و جریان های حکومتی به متن جامعه . فساد در همه جای دنیا هست و دستگاه قضائی کشور ها نیز به محض اطلاع برای حفظ امنیت عمومی با آن برخورد کرده و گزارش آن را به مردم ارائه می دهند تا به مردم نشان دهند که ساختار تحمل فساد را نداشته و با آن برخورد می کند . وقتی در کشوری علی رغم وجود فساد و اطلاع مردم از آنها  خود مسئولین نیز آن فساد را عینا عنوان می کنند ( انگار یک نفر از مریخ آمده و آن فساد را ایجاد کرده و رفته !!! ) و وقتی مسئولی که وظیفه برخورد با فساد را دارد برای رفع آن اقدام نمی کند و فقط به چند برنامه تلویزیونی و نشست مطبوعاتی برای پرداختن به آن فساد بسنده می شود نارضایتی از سیستم در جامعه رسوخ و گسترش یافته و باعث می شود دیگر مردم سیستم را از خود ندانند و با کوچکترین تحریکی بر علیه آن نظام بیاشوبند .

 

ج : افزایش قیمت ها و نبود ثبات در بازار بر همه چیز سایه افکنده از قیمت طلا و دلار و عوارض خروج از کشور گرفته تا گوجه و تخم مرغ ! . البته افزایش قیمت کالاها در دولت های رانتیر بی برنامه و علی الخصوص ایران یک چیزی طبیعی بوده و  مسبوق به سابقه است . ولی اینکه تقریبا هر روز یک چیز جدید گران شود آن به صورت تصاعدی و رسانه های دولتی نیز با ذوق و شوق و در ابتدای بخش خبری آن را به مردم و جامعه ناراحت و نگران اعلام کنند چیزی بود که قبل از این در ایران سابقه نداشته است .همچنین این امر بی سابقه بوده که اجناس و اقلام مختلف که بعضی ها به صورت چندین سال به چندین سال گران می شدند همگی به طور خود جوش در یک سال اخیر گران شوند من هر چه گشتم که ببینم قیمت چه جنسی در طول یک سال اخیر گران نشده چیزی پیدا نکردم . نکته جالب اینجاست که رسانه های خبری دولتی با چنان ذوق و شوقی می گفتند که دلار گران شده یا طلا بالا رفته انگار خرمشهر دیگری آزاد شده است !!! .  خب شما هم به عنوان یک ببیننده باشید چه فکر می کنید آیا غیر از این تصور به ذهن شما خطور میکند که حکومت ناکارآمد است ؟ سوالی که مطرح می شود این است که چرا یک رسانه دولتی که حقوق همه پرسنلش از این نظام است اینقدر آشکارا و با ذوق و شوق به ناکارآمدی نظام اشاره می کند ؟ چرا در طول  39 سال گذشته اینقدر با ذوق و شوق نمی گفتند که فلان چیز گران شده ، بهمان چیز قیمتش دو برابر شده ؟!

 

د : ایجاد نارضایتی به صورت هدفدار و از قبل  برنامه ریزی شده ، اینگونه نارضایتی ها به این صورت شکل می گیرد که دولت مستقر طرحی را پیاده می کند که به سود همه مردم و اقشار مختلف جامعه باشد و مردم از آن نفع ببرند و توقع در جامعه نسبت به دولت زیاد شود . اما پس از مدتی دولتی دیگر که بر سر کار می آید آن طرح را به دلایل مختلف متوقف میکند . این امر باعث ایجاد نارضایتی گسترده در اقشار جامعه هدف نسبت به دولت دوم که طرح را متوقف کرد می گردد .  این استراتژی عموما در دولت های حزبی برای ایجاد نارضایتی از حزب رقیب که احتمال پیروزی آن در انتخابات آینده می رود ایجاد می گردد . مثلا باراک اوباما طرح بیمه همگانی خود که موسوم به  Obamacare بود را برای این ایجاد نمود که بودجه هزینه های نظامی را کاهش داده و در نتیجه هزینه خدمات درمانی جامعه را افزایش دهد این طرح درست در مقابل استراتژی جمهوری خواهان است زیرا که آنها همیشه درصدد  افزایش هزینه نظامی هستند. در نتیجه دولت ترامپ برای افزایش هزینه نظامی مجبور به تعدیل یا توقف طرح Obamacare گردید. که این امر باعث ایجاد نارضایتی در جامعه آمریکا نسبت به دولت ترامپ گردید .

 

ولی در ایران این قضیه وارونه شد ! ، به عنوان نمونه خود دولت روحانی در دوره اول ریاست جمهوری اش طرح بیمه همگانی رایگان را اجرا نمود و وقتی در دور دوم انتخابات رئیس جمهور شد  در کمتر از شش ماه از شروع دور دومش این طرح را به یکباره متوقف نمود ! . در این شرایط چون خود دولت مستقر طرح را پیاده کرده و حال خود همان دولت نیز آن را متوقف کرده نه تنها نارضایتی در جامعه ایجاد می شود بلکه مردم فکر می کنند به آنها خیانت شده است زیرا از احساسات و نیازهای آنان برای جذب رای استفاده گردیده و حال که رای آورده اند به آنان پشت پا زده اند . و از آنجائیکه ساختار حزبی ندارند و دستشان برای احقاق حقشان به جایی بند نیست در نتیجه تنها راه اعتراض به این اقدام نافرمانی مدنی و تظاهرات خیابانی خواهد بود .

 

ه : انتشار آمارهایی در خصوص بیکاری ، طلاق ، فقر ، حوادث طبیعی و کشته های جاده ای ، ریلی و هوایی، در جامعه از سوی حکومت و بی تفاوتی ها و عدم انجام اقداماتی جدی در این زمینه و پاسخگو نبودن مسئولین ، تا جایی که خبرنگاران رسانه های دولتی بارها به صراحت در برنامه های زنده عنوان می کردند که در خصوص مشکل مربوطه با مسئول ذیربط تماس گرفتیم ولی ایشان حاضر به پاسخگویی نشدند یا خبرنگار رسانه دولتی را به اتاق خود راه ندادند !!! ، دقت کنید که مسئول مربوطه خبرنگار رسانه دولتی را به اتاقش راه نداده !!!. همان دولتی که به او حقوق می دهد ! .

 

نمونه بارز این امر ابقای وزیر راه و شهرسازی برای یک دوره دیگر در پست وزارت بود وزیری که در دوره اول وزارتش بغیر از طغیان آتشفشان حادثه دیگری نبود که ملت تجربه نکرده باشند ! و بحرانی نبود که مدیریت ایشان در آن مورد ارزیابی عموم قرار نگرفته باشد .

به هر روی عوامل بالا را می توان از جمله عواملی قلمداد کرد که به صورت تصاعدی میزان نارضایتی از حکومت را در بین اقشار جامعه افزایش داده است . این افزایش نارضایتی می توانست به راحتی و با کمترین هزینه ای مدیریت شود ، یا دست کم سخت تر از مبارزه با داعش نبود و میشد به راحتی بساطش را جمع کرد ولی عملا نه تنها جمع نشد بلکه به انواع مختلف بر آن دامن زده شد . سوال این است که چرا حکومت بر آتش این نارضایتی روز به روز می دمید ؟!

 

۰۴ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۳۲
کاظم لطفی